بازاریابی ویروسی viral marketing چیست ؛ تکنیک های وایرال مارکتینگ

از این امکان بیشتر برای تشویق کاربران به نصب اپلیکیشن استفاده می شود. یک تکنیک بازاریابی ویروسی عالی می‌تواند به معنای مشارکت با سایر شرکت‌ها برای بدست گرفتن یک بازار و مواجهه با بازارهای مختلف باشد. همکاری با یک موسسه خیریه و یا حتی دو محصول مختلف برای مدت زمان محدود می‌تواند به مشتریان برای پیدا کردن محصول یا شرکتی که دوست دارند و همچنین به شما در پیدا کردن شریک تجاری طولانی مدت کمک کند. بازاریابی ویروسی نیازمند خلاقیت، شناخت دقیق از مخاطب و برنامه‌ریزی موثر است. با اجتناب از اشتباهات رایج و استفاده از تکنیک‌های ارائه شده، می‌توانید از این استراتژی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای رشد کسب‌وکار خود استفاده کنید. این کمپین از سوی برند معروف کوکا کولا در سال 2011 آغاز شد و هدف آن تشویق مردم بود تا محصولات این برند را خریداری کرده و نام عزیزانشان یا خود را در آن بیابند.

پس از تعیین هدف، به سراغ شناخت مخاطب می رویم؛ همان افرادی که به وایرال شدن محتوای ما کمک می کنند. برای تدوین پرسونای مخاطب، به داده هایی همچون اطلاعات دموگرافیک، ویژگی های رفتاری، چالش ها، ترس ها و مواردی از این دست نیاز داریم. سرویس تبلیغاتی گوگل به شما کمک می کند تا با تعیین کلمات کلیدی، به دقت مخاطبان هدف را تارگت کنید. بعد از آن که مخاطبان هدف اصلی درگیر شدند، می توانند بقیه را هم وارد این بازی کنند. البته با توجه به تحریم بودن این ابزار، می توانید از خدمات دارت در این زمینه استفاده کنید.

یک مورد موفق از بازاریابی ویروسی، چالش سطل یخ ALS بود که پایش به تلویزیون هم باز شد. در حالی که کمپین‌های تبلیغاتی بین‌المللی با استفاده از رسانه‌های سنتی بسیار پرهزینه هستند. حتی یک سازمان کوچک نیز می‌تواند با یک کمپین بازاریابی ویروسی هوشمندانه، به مخاطبان جهانی دست یابد. ساخت محتوایی که می‌تواند در افراد واکنش ایجاد کند می‌تواند منجر به یک کمیپین بازاریابی فوق‌العاده برای شما شود. ایجاد یک واکنش در مخاطب و به اشتراک‌گذاری برخی از این واکنش‌ها اغلب می‌تواند بخشی از بازاریابی ویروسی باشد. لازمه موفقیت وایرال مارکتینگ این است که محتواهایی را منتشر کند که مانند ویروس‌ها هزاران بازنشر شوند.

پس بهتر است به‌جای اینکه روی ویژگی‌ها دست بگذاریم، سعی کنیم به‌گونه‌ای، احساسات مخاطبان را درگیر کنیم. البته نه هر احساسی، بلکه احساساتی را برانگیخته کنیم که به انجام عملی مشخص و اشتراک‌گذاری پیام ما منجر شود. هر هفته یک محتوای اختصاصی همراه با جدیدترین مقالات، اخبار و نکات آموزشی بازاریابی و تبلیغات را برای شما می‌فرستیم. محیط شامل همه عواملی است که پیام در آنها یا از طریق آنها به اشتراک‌گذاشته می‌شود. محیط می‌تواند پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، مصرف کنندگان، مشتریان بالقوه، انتظارات، نگرش ها و غیره باشد.

مثلا می‌توان به تبلیغات صادق بوقی و امثال این اشخاص در فضای مجازی اشاره کرد که به طور ناگهانی وایرال شده‌اند. در کل سبک مارکتینگی که برای آن برنامه ریزی خاصی صورت نگرفته باشد، بازاریابی ویروسی شانس و اقبال نامیده خواهد شد. بازاریابی ویروسی یکی از ترفندهایی است که عمده وظیفه بازنشر و تبلیغات آن برعهده خود مخاطب است. به عنوان مثال اپل یک ویدیو تبلیغاتی راجع به مقایسه عملکرد سیستم عامل خود (iOS) و اندروید منتشر می‌کند که در آن به برتری‌های امنیتی، سرعت و غیره سیستم عامل خود پرداخته است. چالش‌های بازاریابی ویروسی شامل خلق محتوای جذاب و قابل اشتراک، انتشار محتوا در زمان مناسب، توانایی پیش بینی ویروسی شدن محتوا و کنترل روند انتشار محتوا توسط مخاطبان می‌شوند.

در این کمپین بازاریابی ویروسی، فیلم سازان و عوامل بازاریابی فیلم، گروه‌های سنی جوان و نوجوان را مخاطبان اصلی خود یافتند. همچنین بررسی‌ها و تحقیقاتی را انجام دادند تا بفهمند چه چیزی یک فیلم سینمایی ترسناک را برای مخاطبان نوجوان و جوان قابل قبول می‌سازد. آن‌ها به خوبی از این مساله آگاه بودند که اینترنت بهترین راه برای دستیابی به مخاطبان جوان است، پس برای ویروسی شدن کمپین خود، تصمیم به سرمایه‌گذاری روی اینترنت گرفتند. یکی از معروف‌ترین نوع‌های بازاریابی ویروسی، روش مشوق یا انگیزه است. تا به امروز کمپین‌های بسیاری از «ارسال و معرفی به یک دوست» برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود بهره برده‌اند.

کافی است برندی به یک برند دیگر طعنه بزند تا یک سروصدای عجیبی حول این قصه شکل بگیرد. انسان بندهٔ احساسات است و با اشتراک‌گذاری احساسات خود با دیگران، سعی می‌کند با آن‌ها ارتباط برقرار کند. یکی دیگر از محبوب‌ترین کمپین‌های ویروسی در ایران مربوط به ایران رادیاتور است که خرسی با یک رادیاتور در پشت خود به مکان‌های مختلفی می‌رود و شعار «پشتم گرمه» را تکرار می‌کند. با قراردادن لینک ترکر (Tracker)، هشتگی خاص یا فراخوان به اقدامی مناسب می‌توانیم محتوای خود را رصد کنیم و ارزیابی درستی از نتیجۀ بازاریابی داشته باشیم. نتیجه چه بود؟ طی یک سال تعداد کاربران از 20 هزار نفر به بیش از 1 میلیون نفر رسید. تا سال 2001، Hotmail دارای سهم 30 درصدی از بازار ایمیل با 86 میلیون کاربر فعال بود.

با این کار توجه کاربران را به خود جلب کرده و آنها را وادار می‌کنید که محتوای مورد نظر شما را با دوستان خود به اشتراک بگذارند. یک مثال خوب از این پدیده، میم‌هایی است که اغلب مانند آتشی مهار نشدنی در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شوند. محتواهای بازاریابی ویروسی معمولا شامل ویدیوها، تصاویر، میم‌ها، مطالب جذاب و خلاقانه و هر نوع محتوایی است که توانایی جلب توجه مخاطبان و ترغیب آن‌ها به اشتراک گذاری آن را داشته باشد. این محتواها با استفاده از روش‌هایی مانند هنجاریابی اجتماعی، محتوای با ارزش، هیجان‌انگیز و چالشی تلاش می‌کنند تا مخاطبان را به اشتراک گذاری محتوا و معرفی برند و محصولات به دیگران ترغیب کنند. در پایان هر فرایند بازاریابی، به معیارهایی برای ارزیابی موفقیت آن نیاز داریم.

برای دستیابی به مخاطبان وفادار، محتوای زنجیره‌ای و با کیفیت بسازید؛ استفاده از یک محتوای مجزا کافی نیست. اما بازاریابی ویروسی دقیقاً به چه معنی است؟ من قصد دارم در همین مطلبی که می‌خوانید، به این سوال پاسخ بدهم و یک کاوش عمیق در مفهوم بازاریابی ویروسی داشته باشم. همانطور که قبلاً توجه بازار هدف را به خود جلب کرده اید ، باید عمل کنید. یکی از ساده ترین راه های انجام این کار ، دادن پیام های بیشتر به آنها است. همانطور که در ابتدا گفتیم پیام ویروسی یکبار مصرف به سرعت فراموش می شود.

تاکتیک‌های گوریلا مارکتینگ در بیشتر موارد خرج بیشتری روی دست شما می‌گذارند تا وایرال مارکتینگ! در بازاریابی چریکی، به افراد بیشتری نیاز دارید که همین به هزینهٔ بیشتر منجر می‌شود. همین موضوع به افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان بالقوه و فروش بیشتر منجر می‌شود. بازاریابی ویروسی یکی از استراتژی‌های بازاریابی است که برای دیده‌شدن یک محصول یا خدمت، به مخاطب متکی است. امروزه تقریبا هر شخصی از شبکه های اجتماعی استفاده می کند، دایره ی ارتباطات افراد با توجه به جایگاه اجتماعی شان، متفاوت است.

بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) یا وایرال مارکتینگ یک تکنیک بازاریابی اینترنتی است که پیام تبلیغاتی شما از طریق استراتژی بازاریابی دیجیتال به صورت دهان به دهان گسترش می‌یابد. دراین مقاله شما را با نحوه کار و مزایای بازاریابی ویروسی، ۶ استراتژی و ۹ مثال معروف آن آشنا خواهیم کرد. بازاریابی ویروسی در زمان کوتاه و با مخاطبان مختلفی به اشتراک گذاشته می‌شود. بنابراین بهتر از بسیاری از روش‌های تبلیغاتی دیگر می‌تواند به جذب لید، افزایش فروش و افزایش شاخص آگاهی از برند کمک کند. علاوه‌ بر این‌ها، از آن جایی که وایرال مارکتینگ توسط مردم انجام می‌شود، هزینه بسیار کمی دارد.

با این حال، هدف چالش سطل یخ، تبلیغ یک محصول یا خدمات نبود؛ بلکه هدف آن افزایش آگاهی از بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بود که به بیماری لو گهریگ (ALS) نیز معروف است. احساس سرما و بی‌حسی اندام‌ها به منظور شبیه‌سازی اثرات این وضعیت و حمایت از افراد مبتلابه آن بود. این چالش به قدری بزرگ بود که همه سلبریتی‌ها پروفایل خود را به این دلیل تغییر دادند. اگر در سال 2014 در شبکه‌های اجتماعی فعالیت داشته‌اید، احتمالا نام The Ice Bucket Challenge را شنیده‌اید. چالش سطل یخ فعالیتی است که طی آن داوطلبان باید پاهایشان را داخل آب یخ قرار داده و یک سطل آب یخ را روی سرشان خالی کنند.

لازمه بوجود آمدن این ویروس در بازاریابی ویروسی تمرکز بر مدیریت تجربه مشتریان است که می تواند در این زمینه بسیار کابردی و مفید باشد. علاوه بر این، استفاده از ترندها می‌تواند در ویروسی شدن یک محتوا بسیار مفید باشد. البته توجه داشته باشید که ترندها خیلی سریع می‌آیند و می‌روند و برای بهره مندی از یک ترند باید سریع و هوشمندانه عمل کنید. پیشنهاد می کنیم برای متخصص شدن در حوزه فروش و تبلیغات، در دوره جامع آموزش بازاریابی و فروش، فروشندگی و تبلیغات شرکت کنید. اگر می‌خواهید بلاگری را در شبکه‌های اجتماعی داخلی شروع کنید، روبیکا بهترین گزینهٔ شماست؛ چون هم محبوب است، هم امکانات... بیدینگ دستی کار پیچیده‌ای است و به بررسی و به‌روزرسانی لحظه‌ای نیاز دارد تا بودجه کمپین هدر نرود.

نمونه بازاریابی پر سروصدا و ویروسی را می‌توان رویدادهای سالیانه شرکت اپل دانست که هرساله محصولات جدید خود را طی مراسمی معرفی می‌کند. این موضوع همواره ترند اخبار تکنولوژی است و استریم‌های بسیاری برای آن اجرا می‌شود که مخاطبان را از سراسر دنیا به خود جلب می‌کند. علاوه بر اینکه اپل محصولات خود را معرفی می‌نماید، سر و صدای برگزاری این رویدادها خود عاملی هستند تا افراد نام این برند را شنیده و کم کم به آن اعتماد کنند. ریشه بازاریابی ویروسی را می‌توان به سال 1996 مرتبط دانست که شرکتی به نام هات لاین، روشی مقرون به صرفه را برای تبلیغات سرویس ایمیل خود اعمال کرد. تیم Hotline تصمیم گرفت عبارت ” Get your own free Hotmail at ” را در تمام ایمیل‌های رد و بدل شده درج نماید. در این حالت، هر کاربر به صورت غیر ارادی ایمیل خود را حامل تبلیغات اپراتور نمود.

این چالش توسط سلبریتی‌های معروف بسیاری انجام شد و به یکی از ویروسی‌ترین چالش‌ها در سطح اینترنت تبدیل شد. درست است که اکثر کمپین‌های بازاریابی ویروسی نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد، ولی در برخی مواقع شانس و اقبال هم به کمک می‌آید. وایرال مارکتینگ می‌تواند منجر به ایجاد جامعه‌ای از طرفداران وفادار برای برند شود. زمانی که کاربران محتوای یک برند را دوست داشته باشند و آن را به اشتراک بگذارند، احساس تعلق بیشتری نسبت به آن برند پیدا می‌کنند. این جامعه می‌تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای بازخورد و پیشنهادات برای برند عمل کند. با توجه به گسترش سریع محتوا، وایرال مارکتینگ می‌تواند به افزایش آگاهی از برند کمک کند.

اگر از نظر خلاقیت واقعاً مورد توجه مردم قرار بگیریم ، در حال ایجاد محتوایی بسیار باورنکردنی هستیم که کاربران خود تصمیم می گیرند آن را به اشتراک بگذارند . بدون شک در رابطه با برند سازی و آگاهی ، ابزاری فوق العاده قدرتمند است. یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری در رابطه با بازاریابی ویروسی، بررسی نمونه‌های موفق آن است، پس بیاید نگاهی به موفق‌ترین نمونه‌های وایرال مارکتینگ داشته باشیم. از آن‌جایی که در این نوع از بازاریابی، کاربران علاقه به اشتراک‌گذاری محتوای تولیدشده با اطرافیانشان دارند، کاربران بسیاری ارتباط شخصی با برند شما ایجاد می‌کنند. باید مخاطبانی که می‌خواهید روی آن‌ها تاثیر بگذارید را به خوبی بشناسید تا بتوانید بهترین محتوای ممکن را تولید کنید.

یک نفر مطلبی را عنوان می کند و بقیه با ری توییت کردن، به وایرال شدن مطلب اولیه کمک می کنند. شاید عملکرد برندهایی مثل فیروز و رامک در ایکس، مثال های خوبی از این ماجرا باشد. در ادامه به مثال‌های معروف از بازاریابی ویروسی در سال ۲۰۱۹ اشاره خواهیم کرد. یکی از موثرترین روش‌ها برای جذب مشتری و بالا بردن اعتبار و شهرت برند، استفاده از روش دهان به دهان است. در این روش، تبلیغ محصول از راه‌های مختلفی مثل اخبار، شایعات، تجربه مصرف‌کننده قبلی و … انجام می‌شود. در سال 2012، شبکه تلویزیونی تی ان تی برای معرفی خودش، اقدام جالبی انجام داد.

روی چمدان یک اسم یا لوگو می‌بینید که ممکن است برایتان آشنا باشد یا نباشد. از آن چمدان بزرگ و عجیب، عکس یا فیلم می‌گیرید و آن را در صفحۀ شخصی‌تان منتشر می‌کنید. به‌وجودآوردن یک تجربۀ احساسی (خوشحالی، شگفت‌زدگی و…) از محصول به‌شکل بصری، تأثیر بسیاری بر روی مخاطب می‌گذارد. از طرفی، زیرسوال‌بردن داستان و روایت یک مشتری سخت‌تر است تا تبلیغات. داستان‌ها و روایت‌ها از گذشته تا امروز، حاملان اصلی ایده‌ها به حساب می‌آیند. هزاران سال است که مردم برای درک موضوع‌های پیچیده، داستان‌ها و روایت‌ها را خلق می‌کنند.

به همین دلیل، کسب و کارها سرمایه گذاری بیشتری برای تولید محتوای ویدئویی انجام می دهند. اگر بخواهیم واضح تر توضیح دهیم، محتوای تبلیغ، مثل ویروس است و کاربران و مخاطبان، همان افرادی هستند که آن را به دیگران انتقال می دهند. در تبلیغات ویروسی، اتفاقی مشابه با آن رخ می دهد؛ یعنی افراد یک تبلیغ را با دوستان و خانواده خود به اشتراک می گذارند. به همین دلیل، قدرت این سبک بازاریابی در جذب مخاطبان تازه و تبدیل آن ها به مشتری بسیار بالاست. در بازاریابی ویروسی ، کاربر شبکه های اجتماعی کسی است که تصمیم به شرکت و به اشتراک گذاری محتوا می گیرد.

همچنین، برای دفعات بعد، تجربۀ بیشتری داریم و حتماً در خلق و نشر محتوای ویروسی‌تر موفق‌تر عمل خواهیم کرد. بازاریابی ویروسی یکی از مدل ها و استراتژی های بازاریابی است که به بالا رفتن آمار دیده شدن محصول یا خدمت یک شرکت کمک می کند. منظور از این اسم گذاری، سرعت پخش شدن یک کار تبلیغاتی یا اقداماتی است که در جهت بازاریابی انجام می شود. این عبارت، از کلمه ویروس گرفته شده که نشان دهنده قدرت پخش و سرایت بالای آن است. بازاریابی ویروسی استراتژی‌ای است که در آن محتوا به گونه‌ای طراحی می‌شود که مخاطبان خود به انتشار آن بپردازند. این نوع بازاریابی به انتشار دهان به دهان (Word of Mouth) متکی است و اغلب از پلتفرم‌های دیجیتال مانند شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و پیام‌رسان‌ها بهره می‌گیرد.

بسیاری از شرکت ها با راه اندازی باشگاه مشتریان سعی می کنند این اقدام را اجرایی کنند تا بتوانند مشتریان بیشتری را جذب سازمان خودشان بکنند. یکی از مؤثرترین راه‌ها برای ویروسی کردن یک محتوا، افزودن چاشنی احساسی به آن است. مردم عمدتاً تحت تأثیر محتوایی قرار می‌گیرند که قلب آنها را لمس کند. پس اگر بتوانید احساسات آنها را درگیر کنید، محتوا فوراً مورد توجه قرار می‌گیرد و توسط بخش بزرگی از بینندگان به اشتراک گذاشته می‌شود. آژانس دیجیتال مارکتینگ کوکی به عنوان بهترین شرکت تبلیغاتی در مشهد شناخته می شود.

محرک به هر نوع عاملی گفته می‌شود که وقایع، افکار و ایده‌ها را به هم متصل می‌کند. مفهوم محرک‌ها توضیح می‌دهد که چرا در زمانی که ناسا در حال سازماندهی ماموریت خود به مریخ (Mars) بود، فروش شکلات مارس (Mars) افزایش یافت! مردم هر روز مریخ را در اخبار می‌دیدند و برای خرید شکلات مارس تحریک می‌شدند. بازاریابی ویروسی باید با تجارب روزانه مصرف کنندگان ارتباط برقرار کند. در بازاریابی ویروسی در کنار هزینۀ کم و دیده‌شدن زیاد، هم‌زمان اتفاقات مثبت دیگری هم برایتان می‌افتد. ازآنجایی‌که در این روش، مخاطبان شما را با افراد بیشتری آشنا می‌کنند، حتماً در میانشان مشتریان بالقوه‌ای هم وجود دارند که ترغیب می‌شوند از خدمت یا محصولتان استفاده کنند.

زمانی که یک کسب و کار تلاش می کند تا با مهارت های حرفه ای ارتباط با مشتریان ، آنها را به سازمان وفادار کند، انتظار معرفی این خدمات توسط مشتری به دیگران، بیجا نیست. اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید. از طرفی، اگر کمپین خوب اجرا نشود، می‌تواند بی‌نتیجه بماند و حتی راجع‌ به برند ذهنیتی منفی در مخاطبان شکل بگیرد. متناسب‌بودن تبلیغ با محصول، اجرا‌شدن در زمان مناسب (فضای جام‌جهانی و لیگ والیبال)، دوست‌داشتنی‌بودن شخصیت خرس و تبلیغات شهری موازی، از دلایل موفقیت این کمپین بود. عالیس در این تبلیغ، با لحنی طنزگونه، تنوع محصولات خود را به اطلاع مخاطب می‌رساند و با تکرار منظم پخش آن، به دیده‌شدن کمپین کمک بسیاری کرد. دست‌گذاشتن روی نیاز و احساسات عمیق مخاطب، از راهکاریی‌ است که عنوان و متن یک تبلیغ را جذاب کرده و مخاطب را درگیر می‌کند.

کمتر کسی حاضر می‌شود چنین اطلاعاتی را با دیگران به‌راحتی در میان بگذارد. اغلب مردم به‌سمت موضوع‌های پرطرفدار کشیده می‌شوند تا بفهمند چرا به این حد محبوب شده است! همین موضوع هم باعث می‌شود خیلی زود به تعداد زیادی مشتری راغب دست پیدا کنید. وقتی عنوان یا متن تبلیغ شما خاص باشد، بیشتر در یاد می‌ماند و حتی باعث می‌شود که مخاطبان دربارهٔ‌ آن صحبت کنند. دیوید اگیلوی، مدیر تبلیغاتی انگلیسی معتقد است تعداد افرادی که عنوان یک تبلیغ را می‌خوانند ۵ برابر بیشتر از کسانی است که سراغ متن اصلی می‌روند؛ همین موضوع از اهمیت عنوان یک متن می‌گوید.